قدرت کاشی کار
در مرمت کاشی کاری گنبد کاخ مرمر در گروه کاشی کاران استاد احمد عرش نگار حضوری مفید داشت. نام یکی از این چهار گروه مردم بومی فلات ایران مرد بود، نام گروه مرد در نوشتهها «مارد» یا «آمارد» آمده که به زبان ایران و بومی مرد و آیمرد است و واژههای آمرت زبان کهنسال ارامنه و مردی، آی مردی، جوانمرد، جوانمردی بودهاست. با آمدن این گروه جنبش جان تازهای میگیرد. پس از آن نیز با تاخت و تازهای دولت یونانی بلخ بار دیگر قلمرو شاهنشاهی اشکانی کوچکتر شد. سقف این ساختمان در بخش درونشد به ساختمان شیروانی بوده که پسترها آن را برداشته بودند و سقف با خرپا به صورت صاف روی آن پوشش داده شدهاست. در طول تاریخ به خصوص در دهه اخیر کاوشهای زیادی بر روی تپهها و منطقههای مختلف از جمله تپه قلعه کش و روستای بلیران صورت گرفتهاست. شهر آمل واقع در جلگه مازندران و طرفین رود هراز با ارتفاع ۷۶ متر از سطح دریا در ۵۲ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی و ۲۶ درجه و ۲۵ دقیقه عرض شمالی و در فاصله ۷۰ کیلومتری غرب ساری، مرکز استان هجده کیلومتری جنوب دریای مازندران، و شش کیلومتری شمال دامنه کوه البرز و ۱۸۰ کیلومتری شمال شرقی تهران قرار دارد.
راهپلهای در قسمت شمالی آن وجود دارد که به پشتبام وصل میشود و سبک آن حدوداً جدید است. در کتابخانه دانش عمومی آمدهاست که کنستانتین چهارم در ۶۸۶ میلادی (سده هفتم) دوازده هزار از مردیها را، که قبیلهای جنگجو و ایرانی نژاد بودند که در بخشهای شمالی دریای خزر میزیستند، برای سد و جلوگیری تاختنهای مسلمانان به سرزمین لبنان کوچانید. اعراب معتقد بودند هیچچیز مثل مسجد نمیتواند وحدت مسلمانان را حفظ کند. ایزیدور خاراکسی مینویسد: ماردیها مردم فقیری در رشته کوههای البرز بودند که فرهاد اول آنها را شکست داد و آنها را مطیع خود ساخت. پس از آن از قشون خود عده ای از سپاهیان زبده برداشته و قصد ماردها حرکت کرد و در طلیعه صبح مقابل آنها پدید آمد. آمل در زمان اشکانیان نیز معمور و آبادان بود که آن را همو مینامیدند. مقدونیها چنین کردند و چون محل را نمیشناختند اغلب مقدونیها راه را گم کردند. بر اثر این احوال آنها به داخل مملکت خود عقب نشستند و دهات همجوار به دست مقدونیها افتاد. شهرطی مراحل تکوین خود از زیرساختها و عناصری چون ارگ حکومتی، محلات، آتشکده و بازار برخوردار گردید. شکل این مداخله با ایجاد فعالیتهای مستقیم در محور مهدیه و انقلاب در ضلع جنوبی بازار شهر و احداث خیابانهای چاکسر تحقق یافت و این در حالی است که هسته اولیه شهر، علیرغم چنین مداخلاتی در محیط خود و استقرار عناصر جدید تزریق شده به تدریج انسجام کالبدی خود را با بافتهای مجاورش کاهش داد.
دست همسرش را گرفت، دخترانش را بوسید، از رکسانا خواست تا پیانو بنوازد و زیر لب این شعر نیما را زمزمه کرد: «به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژندهٔ خود را». بدین ترتیب از جوانهها و شاخ و برگهای آنها دامی مانند تور ایجاد شده تمام راه را مسدود میدارد. مرعشیان پس از کسب قدرت در اندک مدتی تمام سرزمینها و نواحی اطراف مازنداران را تصرف کردند و قلمرو خود را از استرآباد تا قزوین گسترش دادند. در این دوره سرزمین تپوریه مدتی تحت تسلط اوکراتید حاکم دولت یونانی بلخ درآمد ولی مهرداد یکم در سال ۱۶۰ پیش از میلاد سرزمین تپوریه را بار دیگر به تصرف خود درآورد. فرهاد اول بر آماردیان و دیگر اقوام ساکن رشته کوههای البرز تاخت و سرزمین تپوریه و اسرم هیرکانیا و سایر نواحی را به تصرف خود درآورد و مرز پارت را تا مغرب دربند خزر گشود و آماردیان را به شهر خاراکس (خوار) کوچ داد.
از طرف دیگر تپوریها در پناه استحکامات خود به مقدونیها باران تیر میباریدند. نوروز خوانی سنت اصیلی است که اولین منطقه قبل از اسلام در آمل اجرا شد و بعدها به جاهای دیگر مازندران و ایران گسترش یافت و بعد از اسلام این اشعار این نو خواندن با مدح و منقبت ائمه در هم آویخت و از این شکل قدیمی حیث اشکالی نو یافت. به گفته واسیلی بارتلد تپوریها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم کاشی از چی درست میشه ق. پس از آنکه این درختها قدری نشو و نما کرد، ماردها جوانههای درختان را با دست در خاک فرو میبرند و هر یک از جوانهها جوانههای دیگری را بیرون میدهد ولی تپوریها نمیگذارند جوانهها بهطور طبیعی برویند بلکه آنها را بهم نزدیک کرده گره میزنند و بعد این ترکهها دارای برگهای ضخیم میگردد تمام این زمین را فرو میگیرد.